حبل المتین ارایه ی بهترین اطلاعات مذهبی یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:تدریس,ابواب عبادت,محقق عراقی,موشکافی,محفل درس, :: :: نويسنده : یاسین غفاری
ایشان اگر احساس مى کردند شاگردى مستعد است برایش وقت مى گذاشتند و به اشکالاتش گوش فرا داده و پدرانه پاسخگو بودند و به برکت شیوه و عنایت استاد به شاگرد، امروز افتخار سکان دارى حوزه به دست شاگردان آن فقید راحل است. مرحوم میرزا(قدس سره) روش درسشان مجتهدپرور بود و هرکس در درس ایشان حاضر مى شد طى یک سال درس، مطالب فراوانى کسب مى کرد و موفق مى شد با دست پر، محفل درس را ترک کند. طریقه درس مرحوم میرزا(قدس سره) به نحوى بود که شاگرد را مجبور به تلاش مى کرد. اهمیت به شاگرد از ممیزات درس ایشان بود. حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین شوپایى مى گوید: از امتیازات فقیه مقدس، میرزاى تبریزى (قدس سره) در جهت علمى، طریقه تدریس ایشان بود. بناى ایشان در درس بر این بود که به مطالب اصلى و اساسى بحث، اهتمام داده شود; یعنى نکات مهم و کلیدى بحث عنوان شده و تعمیق لازم در آن صورت بگیرد و نکات فرعى و جانبى به فهم شاگرد و تلاش او سپرده شود. از این رو درس هاى استاد چه در فقه و چه در اصول بین دو جهت تعمیق و اختصار را جمع کرده بود. از یک طرف از تفصیل و اطناب خالى بود و از طرف دیگر عمیق بود; زیرا مطالب اصلى و کلیدى را به شاگرد تلقین مى کرد و با تسلطى که خود ایشان در مباحث داشتند، مطالب ارائه شده در درس از قوت و استحکام بالایى برخوردار بود. مرحوم میرزا (قدس سره)اساساً معتقد بودند که براى اینکه شاگرد در درس پرورش پیدا کند وقوه استنباط و اجتهاد او شکوفا شود، باید نقاط حساس و اساسى مطلب در درس مطرح شود و ذهن شاگرد به مطالب اصلى معطوف گردیده و در حل آنها به کار گرفته شود که اگر مطالب اصلى، مهم و کلیدى بحث حل شود، بقیه مطالب خود به خود روشن شده و بر آنها مترتب خواهد گشت; از این رو در مقام تدریس هر چند بخشى از اقوال و آراى مختلف در مسئله را معترض مى شدند، اما سعیشان بر این بود که به اختصار و اجمال از آن عبور کرده و بسط و تفصیل ندهند و تمام آراء، وجوه و انحاء متعدد آن را مطرح نکنند، به جهت اینکه ذکر وجوه و اقوال متعدد با تفصیل و بسط کامل، هر چند شاگرد را با این اقوال و مستندات آن آشنا مى کند و از نظر کمّى اطلاعات او را بیشتر مى نماید، اما القاء همه اینها در مقام تدریس، باعث مى شود تا ذهن شاگرد با توجه به این اقوال، به کار گرفته شده و او خسته شود و بنابراین از تحلیل و موشکافى کامل مطلب در نقاط حساس و اساسى باز بماند. این در حالى است که اگر با طرح بخشى از اقوال مهم و وجوه آن، نقاط اساسى و کلیدى بحث به شاگردنشان داده شده و ذهن شاگرد در حل آن به کار گرفته شود، قوه استنباط او پرورش پیدا کرده و شکوفا مى گردد و بر حل مطلب قدرت پیدا مى کند. وقتى شاگرد مطلب را به خوبى حل کرده و با دست یافتن بر کلید مسئله، قدرت نقض و گشودن گره ها را پیدا کرد، خود مى تواند بقیه اقوال و وجوه را بررسى کرده و از عهده جواب مناسب براى آن برآید و این خصوصیت ویژه اى بود که در درس مرحوم میرزا (قدس سره)وجود داشت. از طرفى دیگر ارتباط مسائل فقهى با همدیگر و تأثیر ادلّه وارده در ابواب مختلف، در کشف حکم شرع در ابواب دیگر، اقتضاء مى کند که فقیه در استنباط حکم هر باب، از مدارک و منابع مربوط به ابواب دیگر نیز مطلع باشد و این جز با احاطه بر کل فقه و زوایاى مختلف ابواب حاصل نمى گردد و از این رو، احاطه گسترده تر بر ابواب فقه در توانمندى و استحکام استنباط حکم در هر باب تأثیر بسزایى دارد. از امتیازات مرحوم میرزا (قدس سره) این بود که بر کل ابواب فقه احاطه داشت و در بررسى مسائل و استنباط احکام از ادله و منابع وارده در ابواب دیگر غافل نبود و در مواقع متعدد به این ارتباط اشاره مى فرمود و شاگردان را از آن مطلع مى ساخت. در اصول نیز این جهت اهمیت دارد و ارتباط مسائل با همدیگر از نکات قابل توجه مى باشد. رعایت این مسئله و نیز تطبیق مسائل اصول بر فروع فقهى و کاربردى کردن آن، از امتیازات و ویژگى هاى درس اصول استاد بود و شاگرد در این درس، جایگاه استفاده از این قواعد و تطبیق آن بر فروع را در قالب نمونه هاى متعدد، تمرین و ممارست مى کرد. منابع درسى مرحوم میرزا(قدس سره) از جهت طرح اقوال و آراى مهم در مسائل مورد بحث مرحوم میرزا (قدس سره) در ابواب عبادات نوعاً کتاب هایى مانند: «مدارک»، «حدائق»، «جواهر»، «مصباح الفقیه»، «مستمسک» و «مستند» (تقریرات درس مرحوم سید خویى(رحمه الله)) را مورد توجه قرار مى دادند و با نظارت به کلمات این بزرگان، مطالب را مطرح نموده، بررسى و تحقیق مى کردند. البته به «تعلیقه» مرحوم بروجردى(رحمه الله) و به «عروه» نیز توجه خاصى داشتند و در موارد متعدد به حواشى ایشان اشاره مى کردند. در غیر عبادات نیز بخشى از این کتاب ها (در صورت موجود بودن) مورد استفاده قرار مى گرفت و بعضى دیگر را از منابع دیگر جایگزین مى کردند. به طور مثال در بحث مکاسب محور کلام، بحث و مطالب مرحوم شیخ انصارى(رحمه الله) در مکاسب بود و به تناسب، حواشى اعلام بر مکاسب، مورد طرح و نقض قرار مى گرفت. در اصول، غیر از «کفایة الأصول» ]که محور تدریس بود; یعنى مطالب مطرح شده در اصول به ترتیب «کفایة» پیش مى رفت، ابتدا نظرات مرحوم آخوند(قدس سره) به خوبى تبیین مى شد و آن گاه اقوال دیگر مطرح شده و مورد نقض و ابرام قرار مى گرفت[ نوعاً مطالب محقق نائینى(قدس سره)و مرحوم سید خویى (قدس سره) و در بعضى از موارد، نظرات محقق عراقى (قدس سره)و محقق اصفهانى (قدس سره)نیز طرح ونقد مى شد و همچنین نظرات اعلام دیگر چنانچه بحث اقتضاء مى کرد، بررسى مى گردید. منبع:fa.tabrizi.org نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |
|||
![]() |